چهارمین مقام از مقامات عارفان ( طبق نظر ابونصر سراج)
،مقام فقر است.
4- مقام فقر
فقر در نزد صوفیه عبارت است از نیازمندی به باری تعالی و
بی نیازی از غیر او.
یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید
نیز درکتب صوفیه حدیثی از پیامبر نقل شده به این ترتیب که
:« الفقر فخری وبه
می کنم .
حدیث اشاره دارد.
گفت ای زن تو زنی یا بوالحزن
فقر فخر آمد مرا طعنه مزن
مطمنئا ً فقر مادی نیست چون نمی تواند مطلوب عرفا باشد .
مال را کز بهر دین باشی حمول
نعم مالٌ صالح ٌ خواندش رسول
فقر معنوی هم نیست چون عارف در این مسیر می آید تا
معنویت کسب کند اما
یا فقر ذاتی است یعنی همه موجودات در وجود خود
به خدا هستند ،در هستی خود متکی به او هستند اگر انسان
بتواند این معنا را درک
کند.مولانا نیز در مثنوی به این مسئله توجه فراوانی
است.
ما چو چنگیم و تو زخمه می زنی
زاری از ما نه تو زاری می کنی
ما چو ناییم و نوا در ما ز تست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست
ما چو شطرنجیم اندر برد و مات
برد و مات ما ز تست ای خوش صفات
ما که باشیم ای تو ما را جان جان
تا که ما باشیم با تو در میان
ما عدمهاییم و هستی های ما
تو وجود مطلقی فانی نما
ما همه شیران ولی شیر علم
حمله شان از باد باشد دم به دم
نظرات شما عزیزان: