حکایت خریداران حضرت یوسف (ع)
زمانی که تاجران حضرت یوسف را برای فروش به بازار
بردگان
کرد،در این بین پیر زنی با چند کلاف نخ پیش آمد و خواستار
خرید حضرت یوسف
هستند که جزء خریداران
با چند کلاف نخ باقی نمی ماند.
پیر زن گفت:درست است که من سرمایه خرید او را ندارم اما
این
ثبت شود.
گرچه یوسف به کلافی نفروشند به ما
بس همین فخر که ما هم ز خریدارانیم
نظرات شما عزیزان: