اصطلاحات صوفیه:
خانقاه:
خانقاه ورباط و تکایا محلی هستند برای اجتماع صوفیه جهت انجام مراسم واعمال
اختصاصی خویش.خانقاه برای خود آداب وروسومی دارد .
خرقه:
خرقه یا مرقعه عبار ت است از لباس پشمی که در اثر فرسودن و پاره شدن
وصله هایی بر آن زده باشند.
صوفیه خرقه را از بزرگ ترین شعارهای تصوف دانسته اند. خرقه بر دو نوع است:
خرقه ارادت وخرقه تبرّک
واین خرقه نیزبه تفصیل در کتب صوفیه موردبحث قرار گرفته است، چه از لحاظ منشاء
اسلامی وچه ازجهت آداب و رسوم مربوط به آن.
در مواردی از قبیل حالت وجد به دستور شیخ این خرقه پاره می شد.خرقه جامه کردن
یا پاره کردن در متون عرفانی به تفصیل مطرح شده است.
پیر یا مرشد:
صوفیه بزرگترین نسب سالک را دو چیز می دانند: یکی خرقه و دیگری پیر.
پیر کسی است که سر پرستی سالک را به عهده می گیرد و او را در مراحل سیر و
سلوک همراهی کرده و راهنمایی می کند. چنانکه در بحث ولایت از رساله ی قیصری
خواهد آمد.مرید باید خود را درمقابل شیخ همانند مرده در مقابل مرده شوربی اراده و
بی اختیار سازد.
سماع:
در میان صوفیه، سماع به طریق آواز خواندن یک نفر و شنیدن
دیگران یا سرود خواندن
بدون ساز وهمچنین با رقص و تواجدیا بدون رقص و
بالاخره به انواع و اقسام مختلف، متداول بوده وغالبا وجد با
سماع توأم می شده است.
خلوت وچلّه نشینی:
خلوت وچله نشینی از جمله مستحسنات صوفیه است واینان
برای آن فواید وآثار بسیاری
آیات وروایاتی مطرح می کنند.ازقبیل حدیثی که رسول ا(ص)
فرمود:
من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه الی
لسانه
آن میعادی راتعیین نمود و
وسپس ده روز دیگر بر آن اضافه فرمود : تا چهل روز
تمام شد و حضرت موسی در آن مدت طعام نخورد
وعبادت خدای را به جای آوردتا
گردید.البته خلوت در نزد صوفیان مقیّد به چله نشینی نمی
شود،
ودوام آن به دوام عمر پیوسته است.
ذکر:
دیگر از مستحسنات صوفیه ذکر است که بر دو نوع
میباشد:خفی و جلّی.
صوفی در طی خلوت گوشه ای می گیرد با آداب خاص
می نشیند و بی توقف چندان نام خدا
را بر زبان می آوردکه لب وزبانش از جنبش فرو می ماند
وفقط دل اوست که متذکر خدا
وترتیبات ویژه ای دارد که در کتب عرفانی مذکور است.
نظرات شما عزیزان: