جمال الدین عبدالرزاق
تو به این کوتهی و مختصری وین همه کبر و عجب بوالعجبی است
یک وجب نیستی و پنداری کز سرت تا به آسمان وجبی است
***
امیر خسرو دهلوی
ای از تو مرا امید بهبودی نه
با من تو چنانکه پیش از این بودی نه
می دانستم که عهد و پیمان مرا
در هم شکنی ولی به این زودی نه
***
عمادی شهریاری
ما را چه غم از اینکه کسی بد بیند
یک عیب که در ما بود او صد بیند
ما آینه ایم و هر که بیند رخ ما
هر نیک و بدی که بیند از خود بیند
***
سعدی
مسلم کسی را بود روزه داشت که درمانده ایی را دهد نان و چاشت
وگرنه چه لازم که زحمت بری ز خود باز گیری و هم خود خوری
***
عهدی ترشیزی
آمد رمضان نه صاف داریم و نه دُرد
وز چهره ما گرسنگی رنگ ببرد
در خانه ما ز خوردنی چیزی نیست
ای روزه برو و رنه تو را خواهم خورد
***
عطار نیشابوری
مالک دینار را گفت آن عزیز
من ندانم حال خود چونی تو نیز
گفت بر خان خدا نان می خورم
پس همه فرمان شیطان می برم
***
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : دو شنبه 21 فروردين 1391
| 22:36 | نویسنده : خداداد |