حروفیه
فضل اله استر آبادي (796- 740 هـ) از غُلات شيعه و باني نهضت "حروفيه" بود.
عدهاي از صوفيان اعتقاد داشته اند كه از طريق حروف و كلمات ميتوان پي به
مندرجات لوح محفوظ و لوح قضاي الهي برد.
اين علم را به حضرت علي (ع)و امام جعفر صادق و امام رضا(ع) نسبت داده اند و
بعضي هم به آن "سيميا" ميگفتند. پيداست كه اين عقايد از آراي فيثاغورثي
متأثر است و اصطلاحات "عقل كل" و "نفس كل" هم اصطلاحات نو اسكندراني است..
استرآبادي متأثر از حلاج و عقايد اسماعيليه بود. خود را تجسم خدا ميدانست.
او مدعي رمزگشايي حروف مقطعه قرآن از طريق اعداد بود. تخلص او در شعر
"نعيمي" بود.
استرآبادي ميگفت دوره نبوت و ولايت پايان پذيرفته و دوره الوهيت با او شروع
شده. ظاهراً دعوي مهدويت هم داشته است. به لحاظ زهد و حلال خواري معروف
بود. او به دست "ميرانشاه" پسر تيمور به قتل رسيد.
"نسيمي" شاعر معروف از مريدان خالص او بود. "عماد الدين نسيمي" به دليل
ارادت به حسين بن منصور حلاج به "حسيني" تخلص ميكرد. او را نيز مثل حلاج
بر دار ميكشند و پوستش را ميكنند و ميگويند در اثر خون ريزي رخش زرد
شده بود. جلاد از او ميپرسد چرا رنگت پريده. نسيمي في البداهه جواب ميدهد
آن دم كــه اجــل مــوكلِ مـرد شـــود
آهـم چــو دم سحرگهي، ســرد شــــود
خورشيد كه پـر دلتر از آن چيزي نيست
در وقــت فـرو شــدن، همه زرد شـــود
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : سه شنبه 24 آبان 1390
| 1:10 | نویسنده : خداداد |